• وبلاگ : غذاي روح
  • يادداشت : بانوي آب ،‏ سوره آفتاب
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    اميدوارم درادامه راه نيز موفق باشيد

    با مطلب چه كسي كفش پيامبر را دزديده به روز شدم

    يا علي

    سلام

    چه ميتوان گفت؟ متقابلا اين ايام را خدمت شما تسليت عرض ميکنم. روزگار سختيست بر دلهاي شيعيان محب پس واي بر دل مولايمان....

    با مطلب سب خلفاء اجتهاد است يا گناه به روز شدم.

    يا علي

    بسم رب الفاطمه

    گل نيلوفري تنها و خسته

    ميان باغ گل ديدم نشسته

    به گوش غنچه اي آهسته مي گفت

    كه پهلوي شقايق هم شكسته

    ... آناني که رو در روي بزرگ مرد تاريخ ايستادند تا بلکه حرمت همسر پيغمبر (ص) (عايشه ) را روا دارند، اما صد دريغ از مدعاي دروغين شان، که حرمت دخترش را روا نداشتند و هيزم آورند . آتش افروختند درب خانه نور را سوزاندند.!!!

    اي كه ره بستي به زهرا در ميان كوچه ها

    گردنت را مي شكست آنجا اگر عباس بود

    *****

    آجرك الله يا بقيه الله

    هوالحبيب

    غريبي كه غمش با چاه گويد

    هزاران غصه با يك آه گويد

    براي ديدن من ، محرم من

    درون خانه يا الله گويد

    اين پاي را بگو از ارتعاش بايستد ، اين دست را بگو كه دست بدارد از اين لرزش مدام ، اين قلب را بگو كه نلرزد ، اين بغض را بگو كه نشكند و اشك از ناودان چشم نريزد .

    اين دل بي تاب را بگو كه فاطمه هست ، نمرده است .

    اي جلوه خدا ! اي يادگار رسول ! زيستن ، بي تو چه سخت است .

    ماندن ، بي تو چه دشوار است .

    اين مرگ ، مرگ تو نيست . مرگ عالم است . حيات بي تو ، حيات نيست .

    اين مرگ ، نقطه ختمي است بر كتاب جهان .

    زمين با چه دلي تو را در خويش مي گيرد و متلاشي نمي شود ؟

    آسمان با چه چشمي به رفتن تو مي نگرد كه از هم نمي پاشد و فرو نمي ريزد ؟

    خدا اگر نبود من چه مي كردم با اين مصيبت عظمي ؟

    انا لله و انا اليه راجعون .

    فاطمه جان ! عزيز خدا ! دردانه رسول ! چه بزرگ است فتنه هاي جهان و چه عظيم است ابتلاهاي خداي منان .

    پس از ارتحال پيامبر ، خدا مي داند كه دل من ، تنها گرم تو بود .

    .........

    آنچه تو ، همسر جوان مرا شكست ، شكست نور بود پس از وفات پيامبر و آنچه تو ، مادر مهربان كودكان مرا به بستر ارتحال كشانيد خون دل بود .

    اهل زمين و آسمان گواهند كه تو پس از پيامبر ، هيچ نخوردي ، جز خون دل .

    زهراي من ! اين تازه ابتداي مصيبت ماست .

    .......

    *****************

    ياد آن روزي كه آتش

    مي كشيد از در زبانه

    دست و پا مي زد كبوتر

    در ميان آشيانه

    ديدمت در خون نشسته

    با پر و بال شكسته

    من خجالت مي كشيدم

    از تو با اين دست بسته


    ( بنام تو اي آرام جان )



    فاطمه يعني زمين ، يعني زمان

    فاطمه يـعـنـي حـديـث قدسيان

    اي لاله ي رخ سوخته در هواي يار ، اي كبوتر بلند پروازعشق

    چه زيبا صدف وجود ملكوتي ات گوهر گرانبهاي محبت عترت و ولايت را در بر گرفت

    تو بر دوش كدامين ابر بهاري نماز عشق خواندي كه هنوز ياد فراق تو همچون صاعقه اي مي غُرد و وجود عاشقان سوته دل را به اتش مي كشد و فرياد غربت ان چون سِيلي شفق رنگ از نرگس چشمان فرو ميريزد و تپش قلب هاي خسته را بي قرار تر مي كند

    اي مَهوَشِ عاشق كش ، مگر هر شب صدايم را از بيستون دل نمي شنوي ؟

    ..................................................

    فرا رسيدن ايام فاطميه ، ايام شهادت بي بي دو عالم ، حوريه ي اِنسيه ، يگانه بهانه ي خلقت ، كوثر ناب الهي ، حضرت صديقه ي كبري ، فاطمه ي زهرا سلام الله عليها بر جميع عاشقان و دلسوختگان آل الله تسليت باد


    الـتـمـاس دعــا جـمـيـعـاً

    يـــا عـــلـي مـــدد


    اشهد انّ فاطمه الزهراء عصمه الله الكبري و حجه الله علي الحجج.

    يکى از برجسته‌ترين مصاديق کوثر، وجود مقدس فاطمه‌ى زهراست؛ که خداوند متعال در اين وجود مبارک، دنباله‌ى معنوى و مادى پيامبر را قرار داد.

    رفتار اين بزرگوار با همسر و فرزندان از يك سو و انجام وظايف خود به عنوان يك انسان مجاهد، غيور، زحمتكش و تسليم ناپذير در برخورد با حوادث سياسي از سوي ديگر همراه با عبادت و خضوع و خشوع در برابر خداوند آن حضرت را به يك انسان كامل مبدل ساخته است.

    دود بود و دود بود و دود بود
    گل ميان آتش نمرود بود

    دست گلچين هيچ پروايي نداشت
    داغ گل را بر دل بلبل گذاشت

    شعله ميپيچيد بر گرد بهار
    خون دل مي خورد تيغ ذوالفقار

    يك طرف گلبرگ اما بي سپر
    يك طرف ديوار بود و ميخ در

    ميخ بود و سينه اي لبريز درد
    ميخ بود غربت يك رادمرد

    ميخ ياد صحبت جبريل بود
    شاهد هر رخصت جبريل بود

    قلب آهن را محبت نرم كرد
    ميخ از چشمان زينب شرم كرد

    شعله ها از داغ غربت سرخ شد
    ميخ كم كم از خجالت سرخ شد

    ميخ بود دست شوم سرنوشت
    سينه اي ميديد لبريز بهشت

    گفت با در رحم كن سويش مرو
    غنچه دارد سوي پهلويش مرو

    حمله طوفان سوي دود شمع كرد
    هر چه قوت داشت دشمن جمع كرد

    روز رنگ تيره شب را گرفت
    مجتبي چشمان زينب را گرفت

    پاي ليلي چشم مجنون مي گريست
    ميخ بر سر مي زد و خون مي گريست

    ابر با رنگ كبودي گريه كرد
    جاي مردم يك يهودي گريه كرد

    جوي حون نه تا به مسجد رود بود
    دود بود و دود بود و دود بود

    *** بنام تو اي قرار هستي ***

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما برادر بزرگوارم

    مو كنان ، مويه كنان گل مي برند

    ياس را از پيش بلبل مي برند

    شهادت مظلومانه بي بي دوعالم ، ام المومنين ، صديقه طاهره ، حضرت فاطمه زهراي مرضيه سلام الله عليها را به پيشگاه فرزند دلبندشان حضرت ولي عصر (عج) و شما تسليت و تعزيت عرض مي كنم . انشالله كه طوري زندگي كنيم و طوري بميرم كه لايق شفاعت ايشان در روز حشر قرار بگيريم

    از آشنايي با وبلاگ نوراني شما خيلي خوشحالم . اميدوارم اين آشنايي تداوم پيداكنه با حضور سبز شما

    التماس دعا