سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طمع کشاننده به هلاکت است و نارهاننده ، و ضامنى است حق ضمانت نگزارنده ، و بسا نوشنده که گلویش بگیرد و پیش از سیراب شدن بمیرد ، و ارزش چیزى که بر سر آن همچشمى کنند هر چند بیشتر بود مصیبت از دست دادنش بزرگتر بود ، و آرزوها دیده بصیرت را کور سازد و بخت سوى آن کس که در پى آن نبود تازد . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 2   کل بازدیدها: 109999
 
خرید شوهر - غذای روح
 
|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| پارسی بلاگ |

|| موضوعات وبلاگ من ||
|| اشتراک در خبرنامه ||   || درباره من || خرید شوهر - غذای روح
|| لوگوی وبلاگ من || خرید شوهر - غذای روح

|| لینک دوستان من ||


















|| اوقات شرعی ||


|| مطالب بایگانی شده || خرداد 85
تیر 85
مرداد 85
شهریور 85

|| آهنگ وبلاگ من ||

|| وضعیت من در یاهو || یــــاهـو
خرید شوهر
نویسنده: آویشن(سه شنبه 85/4/13 ساعت 6:47 عصر)

 

به نام خدای دانائیها

 

یک مرکز خرید ، وجود داشت که زنان می توانستند به آنجا بروند و مردی را انتخاب کنند که شوهر آنان باشد ، این مرکز پنج طبقه داشت ... و هرچه که به طبقات بالاتر می رفتند خصوصیات مثبت مردان بیشتر می شد .

اما اگر در طبقه ای ، دری را باز کنند باید حتما آن مرد را انتخاب کنند و اگر به طبقه بالاتر رفتند دیگر اجازه برگشت ندارند و هر شخص فقط یک بار می تواند از این مرکز استفاده کند .

روزی دو دختر که با هم دوست بودند به این مرکز خرید رفتند تا شوهر مورد نظر خود را پیدا کنند .

در اولین طبقه ، بر روی در نوشته شده بود : این مردان شغل و بچه های دوست داشتنی دارند .

دختری که تابلو را خوانده بود گفت : " خب ، بهتر از کار نداشتن یا بچه نداشتن است ولی دوست دارم ببینم بالاتری ها چگونه اند ؟ "

پس رفتند .

در طبقه دوم نوشته شده بود : این مردان شغلی با حقوق زیاد ، بچه های دوست داشتنی و چهره زیبا دارند .

دختر گفت : " هوم م م ، طبقه بالاتر چه جوریه ...؟ "

طبقه سوم : این مردان شغلی با حقوق زیاد ، بچه های دوست داشتنی و چهره زیبا دارند و در کارخانه هم کمک می کنند .

دختر : وای ... چقدر وسوسه انگیز ، ولی بریم بالاتر .

و دوباره رفتند .

طبقه چهارم : این مردان مردان شغلی با حقوق زیاد و بچه های دوست داشتنی دارند . دارای چهره زیبا هستند . همچنین در کارخانه کمک می کنند و هدف های عالی در زندگی دارند .

آن دو واقعا به وجد آمده بودند .

دختر : " وای چقدر خوب . پس چه چیزی ممکنه طبقه آخر باشه . "

پس به طبقه پنجم رفتند ، آنجا نوشته شده بود :

این طبقه فقط برای این است که ثابت کند زنان راضی شدنی نیستند .

از این که به مرکز ما آمده اید خوشحال شدیم .

 

به نقل از کتاب : بر شانه های باد

مولف : سارا اخوت

انتشارات : نسیم کوثر

شامل مطالب و داستان های جدید

برگزیده از اینترنت

کوتاه ، جذاب و آموزنده

برای زندگی موفق تر

 

این کتاب را برای شما کتاب خوان ها  پیشنهاد می کنم .

کتاب بسیار جالبی است.

حتما بخرید و بخوانید .

 



سخن دوست ( )