به نام خدای دانائیها
شــنــاخــت الــهــۀ درون
مـــــقـــــدمـــــۀ کـــــتـــــاب :
الهه ای در وجود توست .
تو که هم جنگجو هستی
و هم یک زن ،
هم قهرمان
و هم خانه دار ،
هم رویایی
و هم ماجراجو .
در ژرفای وجود خود جستجو کن تا خود را شناخته
و روح زیبایت را نمایان سازی .
به یاد داشته باش که ذاتاً توانایی
و میتوانی آیندة خود را خلق کنی ،
تا حقیقت وجود و رویاهایت را شکل دهی
و به خود این امکان را بده
که توانا و با اعتماد به نفس باشی .
از نمایان ساختن خود لذت ببر .
شاد باش .
که تو خود الههای !
الـــهــــۀ شـــــادی
لذت بردن از زندگی بیش از هر
لوازم آرایش یک زن را زیبا می کند .
دوزالیند راسل
***
اگر می خواهی شاد باشی " ای کاش "
را از گفتارهایت حذف کن و به جای آن از
" دفعه بعد " استفاده کن .
اسمایلی بلنتون ( پزشک )
***
آن روز که برای نخستین بار به خود بخندی روز پیشرفت توست .
اتل بری مور
***
روزی که همراه با خنده ای گذشته باشد هرگز تلف نشده است .
رجینا بارِکا
الــــهـــۀ خـــرد
اشخاص موفق از خوبی های خود می گویند .
لاوری بت جونز
***
اندیشه ات ، گفتارت و رفتارت ؛
اختیار سه چیز به دست تواست
برای بوجود آوردن تغییر در زندگی باید بدانی که
این سه نیرومندترین ابزار شکل دهنده
هستند .
سونیا فریدمان
الـــهـــۀ خـــشـــم
بسیاری از ما زنان نگران چیزهایی هستیم که نداریم ،
نمی توانیم داشته باشیم ، و یا هرگز نخواهیم داشت و این نگرانی
نیروی فراوانی را از ما می گیرد ، در حالی
که با این نیرو و یا مقدار کمتری از آن می توانیم کارهایی بکنیم
و یا سعی در انجام کارهایی داشته باشیم که واقعا می خواهیم انجام دهیم .
تری مک میلان
***
ای کاش مردان می دانستند ما چقدر حرف
برای گفتن داریم ، ولی هیچ نمی گوییم . آن گاه که
با ما مخالفت می کنند ، خاموش می شویم .
و آنگاه که حرفمان قبول می شود می شکفیم
و به الهه ای تبدیل می شویم .
ماریان ویلیامسون
شـــنـــاخـــت الـــهــــۀ درون
نویسنده: جانت تربن موریس مترجم: رها آزادی تعداد صفحات: 74 قطع: جیبی قیمت: 20,000 ریال انتشارات : جیحون
آدرس انتشارات :
خیابان انقلاب ، مقابل دانشگاه تهران ، پلاک 1424
تلفن انتشارات : 66404532
فکس انتشارات : 664080870
توضیحات :
این کتاب یک متن دوزبانه حاوی گفتارهای پندآمیز زنان موفق است .
همة این زنان قصد دارند پیامی واحد به مخاطبان خود ،
که آنها نیز زن هستند ، انتقال دهند :
« در ژرفای وجود خود جستجو کن تا خود را شناخته
و روح زیبایت را نمایان سازی .
به یاد داشته باش که ذاتاً توانایی
و میتوانی آیندة خود را خلق کنی ،
تا حقیقت وجود و رویاهایت را شکل دهی
و به خود این امکان را بده
که توانا و با اعتماد به نفس باشی .
از نمایان ساختن خود لذت ببر ،
شاد باش که تو خود الههای . »
صفحات کتاب با نقاشیهای جالبی زینت شده و
صفحة اول کتاب که مخصوص ” فرستنده و گیرنده “ میباشد
امکان هدیه دادن این کتاب خواندنی و روحیهبخش را فراهم کرده است .
به نام خدای دانائیها
به خدا نزدیک شو
تا خدا هم به تو نزدیک شود .
با آنان که شادند شادی کن
و با آنها که گریانند زاری کن .
ما با خود هیچ چیز به این
دنیا نیاوردیم ،
و با خود هیچ چیز از این
دنیا نخواهیم برد .
ملکوت خداوند در درون شماست .
گفت و گو با خدا 2 (اسرار عقل)
نویسنده: فیلیپ لا مترجم: زهره زاهدی تعداد صفحات: 62 قطع: جیبی قیمت: 20,000 ریال
توضیحات :
این کتاب یک متن دو زبانه است.
گفتارهای کوتاه این کتاب که بسیار شیرین و دلپذیر بیان شدهاند،
شما را عمیقاً تحت تأثیر قرار داده
و تا مدتها با شما میمانند .
به نام خدای دانائیها
سوم شعبان،
ولادت فرخنده مهتر جوانان بهشت و آموزگار شهادت،
حضرت حسین بن علی علیه السلام مبارک و خجسته باد.
چهارم شعبان ،
فرخنده زاد روز اسطوره وفا و تندیس فداکاری،
حضرت عباس علیه السلام و روز جانباز مبارک باد .
پنجم شعبان ،
خجسته میلاد سید ساجدین و زینت عابدان و سر حلقه عارفان،
حضرت امام زین العابدین علیه السلام فرخنده باد .
گفت و گو با خدا
نویسنده: ریتا استریکلند مترجم: علی محبخسروی تعداد صفحات: 64 قطع: جیبی قیمت: 20,000 ریال
انتشارت : جیحون
توضیحات:
متن ساده و دلنشین این کتاب،
به همراه تصاویری زیبا
که با موضوع لطیف آن هماهنگی دارد،
شما را تحت تأثیر قرار میدهد
و روزها با شما میماند .
شما می توانید با مراجعه به آدرس http://shemshad.parsiblog.com
( وبلاگ صمیمانه ها ، آرشیو ، تاریخ 10/9/83 )
متن این کتاب را ملاحظه کنید .
به نام خدای دانائیها
تولد تولد تولدم مبارک
مبارک مبارک تولدم مبارک
پنجم شهریور ماه
سالروز تولدم رو به شما و همه دوستانم تبریک می گم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
مقدمه نویسنده :
سال ها با درونی بسته با خود زندگی می کردم و نمی دانستم که چه طورر عشق و احساساتم را بروز دهم . وقتی شروع کردم خودم را برای آن چیزی که هستم دوست بدارم ، زندگی به صورتی زیبا و با معنی برایم شروع به تغییر کرد . در همین زمان نیرویی معنوی هم به کمکم آمد . فکر می کنم این حالت معنوی برای همه وجود دارد ، که می توان آن را لطف یا کرم الهی نامید .
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
به کم قانع نشدم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
خیر و شر خودم را شناختم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
نعمت زندگی را با جدیت و سپاس قبول کردم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
فهمیدم که شخص به خصوصی نیستم ولی در عین
حال منحصر به فردم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
فهمیدم که چقدر خوش شانس هستم که خدا را
بی واسطه می شناسم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
دیگر به سختی زندگی ، اعتقاد نداشتم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
آرامش را حس کردم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
باور نکردنی ها را باور کردم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
هر وقت مایل به صحبت نیستم ، صحبت نمی کنم
یا به تلفن جواب نمی دهم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
یاد گرفتم که هر زمان که بخواهم بگویم نه و هر زمان
که بخواهم بگویم بله
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
یاد گرفتم که خود را در غم دیگران شریک کنم ، به
جای این که قلب و درون خود را
بی جهت سنگین کنم
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
.
.
.
وقتی خودم را به قدر کافی دوست داشتم
نویسنده: کیم مکمیلن - الیسون مکمیلن مترجم: رضوان مینویی تعداد صفحات: 180 قطع: جیبی قیمت: 15,000 ریال
توضیحات :
این کتاب متنی دوزبانه و حاوی کلمات الهامبخشی است که به شما کمک میکند خود را برای آن چیزی که هستید دوست بدارید. با خواندن هر صفحه از این کتاب خارقالعاده، زندگیتان به صورتی زیبا و بامعنی شروع به تغییر میکند، درونتان آرام میگیرد و زندگی را با دید متفاوتتری نگاه میکنید.
به نام خدای دانائیها
گفتار حضرت محمد ( صلی الله )
اگر خداوند برای بنده ای خیر بخواهد ،
قفل دلش را می گشاید و در آن ایمان و راستی قرار می دهد .
قلبش را نسبت به عملش هشیار ، دلش را سلیم ،
زبانش را راستگو ، اخلاقش را شایسته ، گوشش را شنوا و
چشمش را بینا می کند .
هر کس غمی از غم های دنیا را از دل مومنی بردارد ،
خدا هم غمی از غم های آخرت از دل او برخواهد داشت .
و هر کس در حق مسلمانی رازپوشی کند ،
خدا هم در دنیا و آخرت در حق او رازپوشی خواهد کرد .
بهترین شکل ایمان آن است که به خاطر خدا دوست بداری
و به خاطر خدا دشمن بداری ، آنچه برای خودت می خواهی
برای دیگران بخواهی و آنچه برای خودت نمی خواهی ،
برای دیگران هم نخواهی ، سخن نیک بگویی ، یا خاموش بمانی .
بهترین ایمان آن است که مردم از شر تو در امان باشند
و بهترین اسلام آن است که
مردم از دست و زبان تو در سلامت باشند .
در دنیا سه چیز از فضیلت های اخلاقی است :
ستمگر را ببخشی ، به کسی که از تو بریده بپیوندی و
با کسی که با تو نادانی کند ، صبور باشی .
خدا را چنان پرستش کن که گویی او را می بینی .
اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .
هنگامی که خداوند مخلوقات را آفرید ،
بر خود مقرر کرد که رحمتش بر خشمش غلبه کند .
خداوند مرا نفرستاده است تا اشکال بگیرم
و اشکال تراشی کنم . بلکه فرستاده است تا
بیاموزم و آسان بگیرم .
من مبعوث شده ام تا با مردم مدارا کنم .
هر کس رابطه خود با خدا را درست کند ،
خدا رابطه او با مردم را درست می کند
و هر کس باطن خود را نیکو سازد ،
خداوند ظاهر او را هم نیکو می سازد .
به یاد خدا باش زیرا او در کارها یاور توست .
بدکار ِ امیدوار به رحمت خدا ،
به او نزدیک تر است ،
تا عابد ِ مایوس از رحمت خدا .
تفریح کنید و بازی کنید ، زیرا دلم نمی خواهد دین شما خشن باشد .
گفتار حضرت محمد (ص)
نویسنده: محمدحسین شریف موسوی تعداد صفحات: 82 قطع: خشتی قیمت: 28,000 ریال انتشارات : جیحون
توضیحات :
رسالت حضرت محمد (ص) عام بود. در عصری که زبان عربی و علم فصاحت به اوج خود رسیده بود، آن حضرت گرچه امی بود، قرآن را آورد که حتی از لحاظ صورت ظاهر نیز برجستهترین شاهکار زبان عرب شناخته شد. معجزة قرآن برای مخالفان زمان پیامبر نشانة مسلم حجت انکارناپذیر خدا بود. هیچ اثری نتوانست با قرآن برابری کند. حضرت محمد (ص) علاوه بر مقام نبوت انسانی بود امین، منصف، مهربان و مظهر فضایل اخلاقی. او منادی صلح بود اما وقتی که خداوند به خاطر حفظ دین فرمان جهاد داد، شانه از زیر مسئولیت خالی نکرد. این کتاب به گفتارهای معنوی این پیامبر بزرگوار اختصاص دارد .
طناب
نویسنده: آویشن(چهارشنبه 85/5/25 ساعت 3:24 عصر)
به نام خدای دانائیها
طناب (خداشناسی)
نویسنده: پرستو ابراهیمی تعداد صفحات: 24 قطع: جیبی قیمت: 7,000 ریال
انتشارات : جیحون
توضیحات :
این کتاب یک متن دوزبانه است.
داستان جذاب این کتاب که با تصاویر زیبا و تأثیرگذاری از طبیعت قرین شده،
اثر عمیقی بر خواننده میگذارد و چه بسا پس از فارغ شدن از خواندن آن
به فکر میافتد که:
«طناب من کدام است؟»
به نام خدای دانائیها
گفتار حضرت علی ( ع )
ایمان روی چهار ستون استوار است :
صبر ، باور ، عدالت و تلاش
هنگام برخورداری از نعمت های خداوند ،
بسیار شاکر باشید
تا دیگر نعمت ها نیز نصیبتان شود .
خود پسندی مانع از آن می شود که
چیز زیادی به دست آوری .
با مردم چنان رفتار کنید که
اگر مردید بر مردن شما بگریند
و اگر زنده ماندید ،
خواستار معاشرت با شما باشند .
ناتوان ترین فرد
کسی است که نتواند دوست بیابد ،
و از او ناتوان تر
کسی است که دوستش را از دست بدهد .
یکی از کفاره های گناه کبیره ،
رسیدن به داد مظلوم
و شاد کردن دل غمگین است .
برای مومن سه زمان وجود دارد :
زمانی که در آن با پروردگارش راز و نیاز می کند ،
زمانی که در آن امرار معاش می کند ، و زمانی که خود را
در لذت بردن از خوشی های حلال آزاد می گذارد .
هر ظرفی پر می شود ، مگر ظرف دانش
که هر چه در آن بریزی ، جادارتر می شود .
حکمت بیاموز ، هر جا که باشد .
از دور شدن نعمت بترسید ،
که رفته را بازگشتی نیست .
طمع ، اسارتی همیشگی است .
چیزی را که نمی دانی ، مگو .
بدکار را با نیکوکاری ادب کن .
دوستت را آنچنان دوست بدار که به افراط نروی ،
مبادا روزی دشمن تو شود .
و دشمنت را به اعتدال دشمن بدار ،
شاید روزی دوست تو شود .
گناه نکردن آسان تر از توبه است .
حداقل کاری که باید در راه خدا انجام دهید آن است که
نعمت های او را وسیله انجام گناه قرار ندهید .
گفتار حضرت علی (ع)
نویسنده: محمدحسین شریف موسوی تعداد صفحات: 106 قطع: خشتی قیمت: 28,000 ریال انتشارات : جیحون
توضیحات :
علی ( ع ) ولی الله ، امیرالمومنین ، شاه اولیا ، مرتضی ، قاسم ، سیف الله ، اسد الله ، حیدر ، ید الله و ... ، انسان کامل ، عارف بالله ، مروج شریعت ، مقام مظهریت ، و آینه طلعت حقیقت است . بارقه نور ولایت از اثر طلوع خورشید حقیقت توسط مبدا احدیت در وجود او درخشان گردید . همچون آینه ، نور خداوند را منعکس می کرد و مظهر عدالت خدا بود . گویی گفتارش در نهج البلاغه ، و از همان مبدایی آمده که قرآن نازل شده است . این کتاب که اختصاص به گفتارهای این بزرگوار دارد به جویندگان حقیقت و خواستاران تشخیص حق از باطل تقدیم میگردد .
به نام خدای دانائیها
وقتی که آزرده هستید
اگر رنج هر کس بر پیشانی اش خوانده
می شد ، فکر می کنید با چند نفر از
آنهایی که هم اکنون محکوم شان
می کنیم ، همدردی می کردیم؟
***
کسی که تا به حال سختی نکشیده است ،
چیز زیادی ندارد که به جهان عرضه کند .
***
او به ما آرامش می دهد ، نه فقط برای
راحتی خودمان ، بلکه برای آنکه بتوانیم
به دیگران نیز آرامش دهیم .
وقتی که تنها هستید
هر کس در مقطعی از زندگی بر جاده
تنهایی گام بر می دارد ، تنها شما هستید
که می توانید تصمیم بگیرید این
مسیر به کدام مقصد منتهی شود؟
اندوه و انزوا یا رشدی سازنده .
***
سکوت خدا به این معناست که
می خواهد حضوری ژرف تر از وجودش
را در زندگی ام نمایان کند ، حضوری که
تا کنون مشابه اش را ندیده بودم .
***
اگر خواستار پیروزی واقعی هستید ،
بدون یارانی قابل رویت پیش بروید .
یک نفر همراهتان می اید ، کسی که هرگز
تنهای تان نمی گذارد و راه را به خوبی بلد است .
وقتی که نا امید هستید
باور دارم رنج های کنونی مان با
افتخاری که شامل حال مان می شود ،
قابل قیاس نیستند .
***
سجاع باشید !
یادتان باشد امروز
همان فردایی است که دیروز نگرانش بودید .
***
خدایا ! به قلب بی قرارم آرامش ببخش .
توفان درونم را فرونشان . خوب می دانیم ،
دنیا قادر نیست به ما آرامش دهد .
ما را یاری کن که حقیقت وعده تو را
تجربه کنیم ، تا دیگر هیچ چیز نتواند آرامش
و صلحی را که ارزانی داشتی از ما باز ستاند .
***
وقتی که زندگی نقشه شما را نقش
بر آب می کند ، زمان آن رسیده است
که خودتان دست به کار شوید .
***
وقتی که در رسیدن به آرزوهای مان دلسرد
و مایوس می شویم ، برای آن که سرزنده
بمانیم ، توکل به قدرت الهی می کنیم
که همان ستایش اوست .
***
تنها راه مسلم برای عبرت گرفتن
از دردی که خودتان چشیدید ، فرونشاندن
آن درد از دیگری است .
وقتی که بیمناک هستید
قلبی مملو از ایمان ، تنها چیزی است
که به آن نیازمندیم . بی شک خدا
راه را با دست خود نشان مان می دهد .
پس به جای آن که ترس از شکست
داشته باشیم ، متوجه عشق مان به او شویم .
وقتی که در تردید به سر می برید
شکی نیست که نیازمندی و خطر ، ما را به خدا
نزدیک تر می کند .
***
اگر امید برای مان نجوا نمی کرد که فردا
بهتر از امروز خواهد بود ، به راستی کدام یک از ما
جرات می کرد امروز را تاب بیاورد ؟
***
ایمان ، علامت سوال را به علامت
تعجب بر می گرداند .
وقتی که عزیزی را از دست داده اید
در هر آزمون یا سختی ای که با آن مواجه می شویم ،
نعمتی نهفته است . فقط لازم است
خواستار خیر باشیم تا سپاسگزار آن نعمت شویم
و دیگران را نیز در آن نعمت سهیم کنیم .
بدین سان از میزان درد و رنج مان
کاسته می شود . و برای تسکین دیگران
دست خویش را پیش می بریم و
قلب مان را نثار می کنیم .
***
برای دلداری دیگران لازم نیست درد کسی
را درمان کنیم ، بلکه باید شانه به شانه او که در رنج است
قدم برداریم و بگوییم : تو تنها نیستی ، من با تو هستم ،
ما می توانیم این بار را با هم به دوش گیریم .
وقتی که اندوهگین هستید
همدردی با دیگری ، یعنی دو قلبی که
یک بار غم را به دوش کشند .
وقتی که بیمار هستید
خدایا : مرا بیازمای ، امتحانم کن ، قلب و ذهنم را بسنج .
***
اغلب اوقات
در تاریک ترین دره های زندگی ،
بیشترین آرامش ها را می یابیم .
***
سعادت از بی دردی حاصل نمی گردد ،
بلکه از حضور خدا ناشی می شود .
وقتی که احساس افسردگی می کنید
این توفان های زندگی نیستند که به شخصیت ما
شکل می دهند و ایمان مان را تقویت می کنند ،
بلکه این واکنش هایی است که
به آنها نشان می دهیم .
***
برای من به خدا نزدیک بودن خوشایند است .
اگر ذهن شخص متمرکز وظیفه ای خاص نباشد ،
روزنی ایجاد می شود و شیطان از درون آن
به شکل افکار پلید ، وسوسه ها و مصیبت ها نفوذ می کند .
***
تو ای خدا ! چراغ هدایتم را فروزان نگه دار .
***
در این کره خاکی یگانه جایی که از اسارت تن
آزاد خواهی بود ، گورستان است .
به نقل از کتاب : پنجرهای رو به آرامش
نویسنده: یوهان اسمیت مترجم: شیده جهرانی تعداد صفحات: 60 قطع: جیبی قیمت: 15,000 ریال انتشارات : جیحون
آدرس انتشارات :
تهران ، خیابان انقلاب ، مقابل دانشگاه تهران ، پلاک 1424
تلفن انتشارات : 66404532
فکس انتشارات : 66480870
توضیحات :
این کتاب یک متن دوزبانه است که خواندن آن وقتی که آزرده، تنها، ناامید، بیمناک، اندوهگین و بیمار هستید، و هنگامی که در تردید به سر میبرید، یا وقتی عزیزی از دست دادهاید و یا احساس افسردگی میکنید، به شما آرامش هدیه میکند. پنجرهای رو به آرامش برای هدیه دادن مناسب است.
خلقت زن
نویسنده: آویشن(شنبه 85/4/24 ساعت 1:53 عصر)
به نام خدای دانائیها
از هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود ،
شش روز می گذشت .
فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد :
" چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟ "
خداوند پاسخ داد : " آیا دستور کار او را دیده ای؟ "
او باید کاملا قابل شستشو باشد ، اما
پلاستیکی نباشد .
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد ، که همگی
قابل جایگزینی باشند .
باید بتواند با خوردن قهوه بدون شکر
و غذای شب مانده کار کند .
باید دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را
در خودش جا دهد
و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود .
بوسه ای داشته باشد که بتواند همه دردها را ، از
زانوی خراشیده گرفته تا قلب
شکسته ، درمان کند .
و شش جفت دست داشته باشد .
فرشته از شنیدن این همه مبهوت شد .
گفت : " شش جفت دست ؟! امکان ندارد . "
خداوند پاسخ داد : " فقط دست ها نیستند .
مادرها باید سه جفت چشم هم داشته باشند .
تازه به این ترتیب ، این می شود یک الگوی متعارف برای آنها " .
خداوند سری تکان داد و فرمود : بله .
یک جفت برای وقتی
که از بچه هایش می پرسد که چه کار می کنید ،
از پشت در بسته هم بتواند ببیندشان .
یک جفت باید پشت سرش داشته باشد
که آنچه را لازم است بفهمد !!
و جفت سوم همین جا روی صورتش است
که وقتی به بچه خطاکارش نگاه کند ،
بتواند بدون کلام به او بگوید او را
می فهمد و دوستش دارد .
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد .
" این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است .
باشد فردا تمامش بفرمایید " .
خداوند فرمود : نمی شود !
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به
من نزدیک است ، تمام کنم .
از این پس می تواند هنگام بیماری ،
خودش را درمان کند ،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند
و یک بچه پنج ساله را وادار کند دوش بگیرد .
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد .
" اما ای خداوند ، او را خیلی نرم آفریده ای " .
" بله نرم است ، اما او را سخت هم آفریده ام .
تصورش را هم نمی توانی بکنی
که تا چه حد می تواند تحمل کند و زحمت بکشد " .
فرشته پرسید : " فکر هم می تواند بکند ؟ "
خداوند پاسخ داد :
" نه تنها فکر می کند ، بلکه قوه استدلال
و مذاکره هم دارد " .
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه
زن دست زد .
" ای وای ، مثل این که این نمونه نشتی دارد .
به شما گفتم که در این یکی زیادی
مواد مصرف کرده اید " .
خداوند مخالفت کرد :
" آن که نشتی نیست ، اشک است " .
فرشته پرسید : " اشک دیگر چیست ؟ "
خداوند گفت :
" اشک وسیله ای است برای ابراز شادی ،
اندوه ، درد ، نا امیدی ، تنهایی ، سوگ ، و غرورش " .
فرشته متاثر شد .
شما نابغه اید ای خداوند . شما فکر همه چیز را کرده اید ،
چون زن ها واقعا حیرت انگیزند .
زن ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می کند .
همواره بچه ها را به دندان می کشند .
سختی ها را بهتر تحمل می کنند .
بار زندگی را به دوش می کشند ،
ولی شادی ، عشق و لذت به فضای خانه می پراکنند .
وقتی می خواهند جیغ بزنند ، با لبخند می زنند .
وقتی می خواهند گریه کنند ، آواز می خوانند .
وقتی خوشحالند گریه می کنند ،
و وقتی عصبانی اند می خندند .
برای آنچه باور دارند می جنگند
در مقابل بی عدالتی می ایستند .
وقتی مطمئن اند راه حل دیگری وجود دارد ،
" نه " نمی پذیرند .
بدون کفش نو سر می کنند ، که بچه هایشان
کفش نو داشته باشند .
برای همراهی یک دوست مضطرب ،
با او به دکتر می روند .
بدون قید و شرط دوست می دارند .
وقتی بچه هایشان به موفقیتی دست پیدا می کنند
گریه می کنند ، و وقتی دوستان شان پاداش
می گیرند ، می خندند .
در مرگ یک دوست ، دل شان می شکند .
در از دست دادن یکی از اعضای خانواده
اندوهگین می شوند ، با این حال وقتی می بینند
همه از پا افتاده اند ، قوی ، پابرجا می مانند .
آنها می راتتد ، می پرند ، راه می روند ، می دوند ،
و برای شما ایمیل می فرستند که نشان تان
بدهند چه قدر برای شان مهم هستید .
قلب زن است که جهان را به چرخش در می آورد .
زن ها در هز اندازه و رنگ و شکلی موجودند .
می دانند که بغل کردن و بوسیدن می تواند هر
دل شکسته ای را التیام بخشد .
کار زن ها بیش از بچه به دنیا آوردن است .
آنها شادی و امید به ارمغان می آورند
آنها شفقت و فکر نو می بخشند .
زن ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند .
به نقل از کتاب : خلقت زن
نویسنده: شهرزاد فتوحی
تعداد صفحات: 62 قطع: جیبی قیمت: 20,000 ریال
توضیحات:
این کتاب یک متن دو زبانه دربارة زن است که با ظرافت دربارة سرشت او و نقشی که در زندگى همسر، فرزندان و اطرافیانش به عهده دارد صحبت مىکند. تصاویرى که با متنها قرین شدهاند زیبا و الهامبخش هستند . زنان با خواندن این کتاب احساس غرور مىکنند و مردان به وجود مادران و همسرانشان افتخار!
سفر
نویسنده: آویشن(شنبه 85/4/17 ساعت 1:49 عصر)
به نام خدای دانائیها
روزی مردی به سفر می رود . و به محض ورود به اتاق خود در هتل ، متوجه می شود که
آن هتل به کامپیوتر مجهز است . تصمیم می گیرد که به همسرش ایمیلی بزند . نامه را
می نویسد اما در تایپ ، آدرس اشتباه می شود و بدون این که متوجه آن شود نامه را می
فرستد .
در این ضمن در گوشه ای دیگر از این کره خاکی ، زنی که تازه از مراسم خاکسپاری
همسرش به خانه بازگشته بود با این فکر که شاید تسلیتی از دوستان یا آشنایان داشته
باشد به سراغ کامپیوتر می رود تا ایمیل های خود را چک کند . اما پس از خواندن نخستین
نامه غش می کند و بر زمین می افتد . پسر او با هول و هراس به سمت اتاق او می دود و
مادرش را نقش بر زمین می بیند و در همان حال چشمش به صفحه مانیتور می افتد .
گیرنده : همسر عزیزم
موضوع : من رسیدم
تاریخ : 1 شهریور 83
می دونم که از گرفتن این نامه حسابی غافل گیر شدی . راستش آنها اینجا کامپیوتر دارند
و هر کسی به این جا می آد می تونه برای عزیزانش نامه بفرسته . من همین الان رسیدم
و همه چیز را چک کردم . همه چیز برای ورود تو رو به راهه . فردا می بینمت . امیدوارم
سفر تو هم مثل من سفر من بی خطر باشه .
به نقل از کتاب : بر شانه های باد
شما می توانید در این کتاب داستان های
کوتاه جذاب ، آموزنده و خنده دار را بخوانید و از آنها لذت ببرید .
من این کتاب را به شما عزیزان توصیه می کنم .
مشخصات بیشتر این کتاب را در مطلب قبلی می توانید مشاهده کنید .
|